به مناسبت درگذشت عباس معروفی

ساخت وبلاگ

دویدم و در راه فکر کردم که من چه یادی دارم . چرا یادم به وسعت همه ی تاریخ است ؟ و چرا آدم ها در یاد من زندگی می کنند و من در یاد هیچ کس نیستم ؟

سال_بلوا
عباس_معروفی


می خواستم بگریزم، اما چرا تا آن روز به این فکر نیافتاده بودم؟ شاید جایی نداشتم یا انگیزه ای در کار نبود، و حالا آیا می توانستم؟ آیا کسی باور می کند؟ همهء درد این بود که یا می خواستند آدم را بپوشانند و پنهان کنند، و یا تلاش می کردند لباس را بر تن آدم جر بدهند، و ما یاد گرفتیم که بگریزیم. اما به کجا؟ مرز بین این دو کجا بود؟ کجا باید می ایستادیم که نه اسیر منادیان اخلاق باشیم و نه پرپرشدهء دست درندگان بی اخلاق؟

عباس_معروفی
پیکر_فرهاد

موضوعات مرتبط: مطالب جالب

مطالب خواندنی و عکس های دیدنی...
ما را در سایت مطالب خواندنی و عکس های دیدنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abobby-sabalan1 بازدید : 124 تاريخ : دوشنبه 11 مهر 1401 ساعت: 18:33